اجتهادات خلفای اول و دوم در مقابل نص قرآن کریم و پیامبر اکرم (ص)

نوع مقاله : علمی-تخصصی

نویسندگان

حسن حیدری[1]

[1]. دانش پژوه سطح 3 حوزه علمیه قم، hassanheidari4181@gmail.com.

چکیده

از نگاه همه مسلمین جهان سعادت دنیوی و اخروی یک انسان منوط به تبعیت از خداوند منان و پیامبر عظیم الشان است.امروزه همگان واقف به این هستند که دین مبین اسلام دارای نظامی دقیق و قوانین حکیمانه ای بوده و تمام مسائل زندگی انسان را با رعایت عدالت مورد توجه قرار داده است.و می دانند که دین مبین اسلام از تمدنی حکیمانه و معتدل برخوردار بوده و تمام ساکنان زمین با همه اختلافی که دارند می توانند از آن بهره مند  شوند. شارع مقدس اسلام در تمامی موضوعات مورد نیاز بشر حکم صادر نموده و موضوعی را بدون اینکه بیان کند باقی نگذاشته؛و خردمندان به راحتی میتوانند به آن احکام شناخت پیدا کنند. و ممکن نیست خداوند منان بندگانش را به حال خود رها کرده تا دین او را بازیچه هوی و هوس خود قرار دهند و این یک امر مسلم و بدیهی میباشد؛ بلکه آنها را مرتبط با دو ثقل و ریسمان الهی کرد.از حیث دلالت بر معنی در متون دینی نیز اختلاف وجود دارد و همه شان یکان نیستند؛ یعنی همان گونه که به تصریح قرآن کریم، آیات قرآن محکمات و متشابهاتی دارند،سخنان پیغمبر خدا و أئمه معصوم نیز گاهی صراحتاً بر معنای خاصی دلالت می‌کنند، بدون اینکه احتمال معنای دیگر داده شود؛ و گاهی ظاهر است در یک معنا، با وجود احتمال یک معنایی دیگر؛تلاش ما در این نوشتار این است که در ابتدا مفاهیم  «اجتهاد » ، «نص»  را در حد توان تحلیل و بررسی و به دلائل بطلان اجتهاد در مقابل نص را پرداخته و بر اساس منابع عامه و شیعه اثنی عشریه موارد اندکی از اجتهادات خلفای اول و دوم  را در حد وسع نوشتارتبیین کنیم.

کلیدواژه‌ها

نص، ظاهر، اجتهاد، مخالفت با نص

موضوعات

معارف اسلامی

دوره اول، شماره چهارم، جلد 3،

مهر ماه 1402

صفحه 1-23